*🌹✍🏻تفسیر سوره نساء قسمت(3⃣3⃣(از آیه شریفه (148تا153)💐✅*
*📌سوره نساء مدنی است،ودارای176آیه میباشد*
*🌱✍🏻أَعُوْذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيْمِ*
*✒از شيطان رانده شده به الله پناه میبرم.🏳🌷*
*🌿✍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ*
*↩🖊به نام الله بسیار بخشنده و بسیار مهربان ↪✅*
*🔄🔍آخرین سخن درس سی و دوم تا اینجا بود که اگر شكر كنيد و ايمان آوريد، خدا ميخواهد با عذاب شما چه كند؟» بدون ترديدعذاب نمودن شما چيزي بر ملك و اقتدار حق تعالي نميافزايد، چنانكه عذاب نكردن شما چيزي از قدرت و ملك وي نميكاهد، پس اگر شكرگزار و مؤمنباشيد، خدا جلّ جلاله از عذاب نمودن شما چه منفعتي ميبرد؟
ملاحظه ميكنيم كه در اين عبارت، دعوتي لطفآميز به منافقان پيشكش شدهاست تا خود را اصلاح نمايند. حق تعالي شكر را بر ايمان مقدم گردانيد زيرا شخص عاقل در آغاز به نعمتهاي بزرگي كه در وجود وي و دنياي هستي قراردارد، مينگرد آنگاه شكر و سپاس مبهمي را تقديم منعم خود مينمايد و چون نگرشهايش به شناخت منعم انجاميد، در اينجاست كه به منعم ايمان ميآورد، آنگاه ديگر پيوسته شكرگزار وي است «و خدا همواره شكرپذير داناست» يعني: قدردان بندگانش در برابر طاعت آنهاست و در قبال شكرگزاريشان به ايشان اجر عظيمي ميدهد و آن را از ايشان ميپذيرد.🔁🔎*
2⃣
https://chat.whatsapp.com/KlKaObN3vfA1W4GlDHQKUO
1⃣
https://chat.whatsapp.com/BlzTErExuBB9pUfnbYJf7N
*https://t.me/gmohammaade*
🌹↙لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِيعاً عَلِيماً (148)
🌼✒«خداوند بانگ برداشتن به بدزباني را دوست ندارد» مانند دادكشيدن و صدا بلند كردن در فحش و دشنام، حتي اگر آنچه كه به شخص دشنام داده شده نسبت ميدهند، صحيح نيز باشد؛ «مگر از كسي كه بر او ستم رفته باشد» يعني: كسي كه مورد ستم قرار گرفته، اين حق را دارد كه بانگ بردارد، داد بكشد وبگويد: فلاني بر من ستم كرد. به قولي ديگر: مراد اين است كه مظلوم ميتواند ستمگر خود را نفرين كند. در حديث شريف آمده است: «از دعاي مظلوم بپرهيزيد زيرا در ميان او و خداوند جلّ جلاله هيچ حجابي نيست». همچنين مظلوم ميتواند از ظالم شكايت كند و بگويد: «فلان بر من ستم كرد، يا فلان شخص ستمگري است». لذا براي كسي كه موردستم قرار ميگيرد، جايز است تا عليه ستمگرش سخني را بر زبان آورد كه براي او بد و آزار دهنده باشد. ⬇
🌼📌در حديث شريف آمده است: «تعلل وبهانهجويي بدهكاري كه به پرداخت بدهي خويش قادر است، ظلم است و موجب رواشدن مجازات و پايمال كردن حرمت و آبروي وي ميگردد». اما براي مظلوم جايز نيست كه در فريادزدن به بدي عليه ظالم، از حق خود تجاوز كند كه اگر چنينكرد، تجاوزگر بهشمار ميرود «و خداوند شنواي داناست» داد و فرياد مظلوم را ميشنود و ظلم ظالم را ميداند.
❄↩آنگاه حق تعالي بندگانش را به گذشت و عفو برانگيخته و ميفرمايد:⬇
🌻✏إِن تُبْدُواْ خَيْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُواْ عَن سُوَءٍ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوّاً قَدِيراً (149)
🌻✒«اگر خيري را آشكار كنيد، يا پنهانش داريد» يعني: اگر خيري را آشكارا يا پنهاني انجام دهيد؛ «يا از بدياي» كه در حق شما ميشود «عفو كنيد» و اصلا آنرا به دل نگيريد «هرآينه خدا عفوكننده است» از بندگانش و «توانا» است برانتقام گرفتن از آنان به سزاي آنچه كردهاند. يعني: به خداي سبحان اقتدا كنيد زيرا او درعين توانايياي كه دارد، درميگذرد و عفو ميكند پس شيوه عفو و گذشت حتي در مواردي كه شخص حق بهجانب نيز باشد، بهتر است. ⬇
🌷✏در حديث شريف بهروايت ابوهريره رضی الله عنه آمده است كه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «بار مسؤوليت دو شخص دشنامدهنده بر كسي است كه شروع به دشنام دادن ميكند تا آنگاه كه مظلوم از حد درنگذرد». همچنين در حديث شريف آمده است: «هيچ مالي ازصدقه دادن كم نشد و خداوند جلّ جلاله در برابر عفو جز عزت نيفزود و هر كس برايرضاي خدا جلّ جلاله تواضع كند، حق تعالي وي را رفعت ميدهد». پس عفو و گذشت از سوي كسي كه به گرفتن حق خويش قادر است ولي در عين حال آن را بهخدا جلّ جلاله وا ميگذارد، بهتر است اما كسي كه از گرفتن حق خويش ناتوان است، عفو و گذشت وي هم ارزشي ندارد.
🌴↙اين دو آيه بر اين امر دلالت دارند كه عفو و گذشت و نگهداشت زبان، از قضاياي اساسي در موضوع ايمان است زيرا سياق آيات كلا درباره ايمان ميباشد.
🌱✒إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُواْ بَيْنَ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَيقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُواْ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً (150)
❄↩«كساني كه به خدا و پيامبرانش كفر ميورزند» كفر به برخي از پيامبران، در واقع كفر به خدا جلّ جلاله و به تمام پيامبرانش ميباشد «و ميخواهند ميان خدا و پيامبران او جدايي اندازند» يعني: آنها بهسبب كفر به برخي از پيامبران، به همه ايشان كفر ورزيدهاند ولي در عين حال مدعي هستند كه به خداوند جلّ جلاله ايمان دارند پس اين در واقع جداييافگندن است ميان خدا و ميان پيامبرانش «و ميگويند: به بعضي ايمان داريم و بعضي را انكار ميكنيم» مراد از آنان يهودياناند كه به حضرت موسي ايمان آورده و به حضرات عيسي و محمد علیهم السلام كفر ورزيدند. همچنين مراد نصاريهستند كه به حضرت عيسي ايمان آورده اما به حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم كفر ورزيدند «و ميخواهند ميان اين دو، راهي براي خود اختيار كنند» يعني: ميخواهند تا در ميان ايمان و كفر، ديني بينابين را در پيش بگيرند تا خود را از حجتي كه گريبانگيرشان ميشود، برهانند.
🌺📌اين آيه محكوم كننده انديشه و رفتار كساني است كه تحمل نام كافر بر آنان دشوار ميآيد ولي در عين حال به تمام الزامات ايمان گردن نمينهند و حق و حرمت آن را چنان كه بايد رعايت نميكنند.
🌱✒أُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقّاً وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَاباً مُّهِيناً (151)
🌼↙«آنان به حق كافرند» يعني: آنان در كفر خويش كامل و تمام عيارند؛ كفري حقيقي و واقعي «و ما براي كافران عذابي خفتبار آماده كردهايم».
🌷✒وَالَّذِينَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُواْ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ أُوْلَئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَكَانَ اللّهُ غَفُوراً رَّحِيماً (152)
🌿📌«و كساني كه به خدا و پيامبرانش ايمان آورده و ميان هيچكدام از آنان» با ديگري «فرق نميگذارند» بلكه به همگي آنها ايمان دارند ـ و اين صفت بعد از بعثت حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم در كسي جز پيروان ايشان فراهم نيست زيرا اين امت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم است كه به تمام پيامبران و تمام كتابهاي آسماني ايمان دارد ـ آري! همآناناند كه «خداوند بهزودي پاداششان را خواهد داد و خدا آمرزنده مهربان است» آمرزندهگناهانشان است، اگر گناهي داشته باشند؛ مهربان است به ايشان در دنيا و آخرت.
🌲✒اين يكي از قواعد فهم موضوع كفر و ايمان بود و آنگاه كه اين قاعده تثبيت شد، سياق آيات به بيان ستمگري يهودياني ميپردازد كه به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم ايمان نياوردند:
🌸↩يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَاباً مِّنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللّهِ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَاناً مُّبِيناً (153)
🌴↙«اهل كتاب از تو ميخواهند كه يكباره كتابي از آسمان برايشان نازل كني». در بيانسبب نزول آمده است: يهوديان از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم خواستند تا در برابر ديدگانشان بهآسمان بالا رفته و بر صحت ادعاي خود كتاب نوشته شدهاي را كه دليل راستگويي ايشان باشد، يكباره بر آنان فرود آورند چنانكه موسي يكباره تورات را به ميان آنان آورد. گفتني است كه اين درخواستشان به انگيزه عناد و سرسختي و لجاجت بود، نه از روي حقيقتجويي، بهدليل اين كه آن ملعونان: «از موسي بزرگتر از اينرا خواستند و گفتند: خدا را آشكارا به ما نشان بده پس صاعقه آنان را فروگرفت» يعني: آتشي از آسمان برآنان فرود آمد و هلاكشانساخت «به سزاي ظلمشان» كه ازروي عناد ولجبازي چنين درخواستي را مطرح كردند و گرنه موسي علیه السلام خود نيز از خداوند جلّ جلاله همين درخواست را كرد ولي درخواست وي از روي ايمان و شوق بود اما آنان ايمان آوردن خود را به تحقق اين درخواست مشروط و معلق ساختند درحالي كه رؤيت عيني پروردگار در دنيا ممتنع است.⬇
🌷✏ البته اين امر، مستلزم امتناع رؤيت پروردگار در آخرت نيست، بهدليل اين كه در باره وقوع حتمي اين رؤيت احاديث متواتري آمده است پس هركه با اين آيه بر امتناع رؤيت پروردگار در روزقيامت استدلال كرده، مرتكب اشتباه آشكاري شدهاست. و از احاديث وارده درباره رؤيت پروردگار متعال در آخرت، اين حديث شريف رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است: «بيگمان شما در آخرت پروردگارتان را خواهيد ديد چنان كه اين ماه را ميبينيد، در رؤيت پروردگار بر يكديگر ازدحام نميكنيد و در جاي بر يكديگر تنگ نميگيريد پس اگر ميتوانستيد كه نمازي قبل از طلوع خورشيد و نمازي قبل از غروب آن از شما فوت نشود، حتما اين كار را بكنيد».
🌼↩«سپس گوساله را به پرستش گرفتند»[10]⬇
-----
*↩[10] داستان گوسالهپرستيشان در سورههاي «بقره/54»، «اعراف/153 ـ 148» و «طه/98 ـ 8» بيانشده است.↪*
--------------
🌹↙بجز خدا جلّ جلاله «بعد از آن كه بينات براي آنان آمد» يعني: بعد از آن كه معجزات نهگانه موسي علیه السلام را نيز ديدند، گوساله را بهپرستش گرفتند. بينات: معجزات روشن ـ چون يد بيضا، عصا و شكافته شدن درياست «و از آن هم درگذشتيم» يعني: از آن لجبازي و عناد و گوسالهپرستيشان هم ـ از روي فضل و بخشايش خويش ـ درگذشتيم و آنان را پاك برنينداختيم «و به موسي سلطاني روشن» يعني: حجتي آشكار «عطا كرديم» كه عبارت ازمعجزات و نشانههاي ديگر بود. اما آنان با وجود همه اين معجزات، باز هم بهانحراف و عناد خويش ادامه دادند.
🌻↩حق تعالي «حجت» را «سلطان» ناميد زيرا هر كس داراي حجت باشد، خصمش را مقهور و منكوب ميگرداند.
*(سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِيمِ».بخارى:7563)*
::::::::::::::::::::::::::::
*✍ان شاءالله ادامه دارد......👉🏻*
*📚تفسير انوار قرآن سوره نساء از آیه شریفه (148تا153)توشته:عبدالرووف مخلص📚*
*(تنظیم و نشر مسافر)*
*📱اشتراک؛+639380261426📲*
*گروه وکانال.بیاناتی فرهنگ اسلامی*
*https://t.me/gmohammaade*
*کتابخانه؛*
*http://t.me/Kittab_khanhe_islamic*
*فیسبوک*
*www.facebook.com/groups/870295356372685/*
*صفحه*
*www.facebook.com/muosafer*
*وبسایت؛*
*http://gmohammade.blogfa.com*
💐✅💐✅💐✅💐✅💐
موضوعات مرتبط: تفسیر قرآن کریم با تنظیم و نشر مسافر
آداب قاضی
کسى که براى پیروزى فرمان خدا بجنگد مجاهد فى سبیل الله مىباشد
اجر و ثواب کمک به مجاهدینى که در راه خدا جهاد مىکنند،
عید سعید قربان بر تمام مسلمین جهان مبارک باد.1402/4/8
پیام تبریکی مناسبت عید سعید قربان مدیریت بیاناتی فرهنگ اسلامی
تفسیر سورة الروم قسمت 3 از آیه شریفه 14تا19
تفسیر سورة الروم قسمت 2 از آیه شریفه 8تا13
تفسیر سورة الروم قسمت 1 از آیه شریفه 1تا7
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 17 از آیه شریفه 67تا69
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 16 از آیه شریفه 62تا66
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 15 از آیه شریفه 56تا61
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 14 از آیه شریفه 51تا55
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 13 از آیه شریفه 48تا50
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 12 از آیه شریفه 46تا47
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 11 از آیه شریفه 43تا45
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 10 از آیه شریفه 40تا42
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 9 از آیه شریفه 34تا39
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 8 از آیه شریفه 29تا33
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 7 از آیه شریفه 24تا28
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 6 از آیه شریفه 20تا21







