*🌹✍🏻تفسیر سوره انعام قسمت(3⃣1⃣) از آیه شریفه(72تا82)*💐
*📌سوره انعام مکی است،ودارای165آیه میباشد*
*🌱✍🏻أَعُوْذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيْمِ*
*✒از شيطان رانده شده به الله پناه میبرم.🏳🌷*
*🌿✍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ*
*↩🖊به نام الله بسیار بخشنده و بسیار مهربان ↪✅*
*🔄🔍آخرین سخن درس دوازدهم تا اینجا بود که «بگو» اي پيامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم! به اين گروه كفار «آيا بهجاي خداوند چيزي را بخوانيم كه نه سودي به ما ميرساند و نه زياني» يعني: چگونه به جاي خداوند جلّ جلاله بتاني را بپرستيم كه اگر از آنان طالب منفعتي گرديم، به هيچ وجه نميتوانند سودي به ما برسانند چنانكه به هيچ وجه از زيان آنها نيز بيمي نداريم؟ پس كسي كه فاقد هرگونه توان و سلطهاي باشد، قطعا سزاوار پرستش نيست «و آيا بعد از آن كه خدا ما را هدايت كرده است، بر پاشنههاي خود بازگردانيده شويم؟»يعني: به سوي شرك و گمراهياي بازگرديم كه خدايسبحان ما را از آن بيرون آورده و به اسلام هدايت كرده است؟ «مانند كسي كه شيطانها در زمين او را از راه به در بردهاند» آنان غولهاي بياباني، يا سركشان از جنياناند كه در بيابان راه را بر انسان گرفته و او را به نام و نام پدر و جدش فراميخوانند و او هم ـ با اين پندار كه او را به راه سلامت رهنمون ميشوند ـ از آنان دنبالهروي ميكند اما چون بر سر عقل ميآيد و چشم باز ميكند، ميبيند كه او را به بيابان برهوت بي آب و علف و ناپيدايي درافگندهاند كه در آن سربهنيست ميشود و از تشنگي ميميرد. اين است مثل كسي كه بجز خداي برحق لاشريك، خدايان دروغين را به پرستش گيرد. آري! اين انسان درافتاده دردام غولان بيابان: «حيران است» و سرگشته، نه راه بهجايي ميبرد و نه ميداند كهچهكار بايد بكند تا از اين مهلكه به درآيد «براي وي ياراني است كه او را به سوي راه راست ميخوانند، كه: به سوي ما بيا» يعني: آن شخص سرگشته، در راه رفيقان و همراهاني دارد كه وي را به سوي راه راستي كه به مسكن و مأوايش ميرساند، فراميخوانند و به او ميگويند: با ما بيا! اما او به سخن آنان گوش فرانميدهد و از راهنمايي آنان بهره نميگيرد زيرا او حيران است و نميداند كه كدام يك از طرفين او را به راه درست فراميخوانند «بگو» اي پيامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم! «بيگمان هدايت، همان هدايت الهي است» يعني: قطعا دين راست و درست، دين وي است كه آن را براي بندگانش پسنديده و غير از آن هر چه هست، باطل و گمراهكننده است «و» بگو: «دستور يافتهايم به اين كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم» يعني: خالصانه او را عبادت كنيم و كسي را با وي شريك قرار ندهيم.🔁🔎*
2⃣
https://chat.whatsapp.com/KlKaObN3vfA1W4GlDHQKUO
1⃣
https://chat.whatsapp.com/BlzTErExuBB9pUfnbYJf7N
*https://t.me/gmohammaade*
🌺↙وَأَنْ أَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (72)
🌸✒«و اين كه نماز را برپا داريد و از او بترسيد» يعني: همچنين دستور يافتهايم به اين كه نماز را برپا داشته و خداترس باشيم. پس اين همان راه هدايت است «وهماوست كه به سويش محشور ميشويد» يعني: تنها و تنها بهسوي او گرد آورده ميشويد و حكم در محشر و بعد از آن تنها و تنها به دست اوست و در آن روز، جز آنچه از اعمال نيكو ـ كه در رأس آنها تقوا و نماز است ـ پيش فرستادهايد، هيچ چيز ديگر به شما سودي نميرساند.
🌼↩وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّوَرِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ (73)
❄📌«و او كسي است كه آسمان و زمين را آفريد، به» آفرينشي «حق» يعني: با تدبيري محكم و به عدل پس اوست آفريننده و مالك و مدبر آسمانها و زمين و هرچه در آنهاست «و روزي كه بگويد: موجود شو، بيدرنگ موجود شود؛ سخن او حقاست» يعني: چون خلايق را به حشر و رستاخيز فرمان ميدهد، جملگي از وي فرمان ميبرند، چرا كه هرچيزي بيدرنگ بهدستور او موجود ميشود و همه سخنان و كارهاي او مبتني بر حق و حكمت است پس چگونه ما بهجاي اين خداي بزرگ، چيزي را بخوانيم كه نه منفعتي به ما ميرساند و نه زياني و از آن گذشته، با پرستش آن به قهقرا برميگرديم؟ «و روزي كه در صور دميده شود؛ فرمانروايي از آن اوست» صور: شاخي (شيپوري) است كه اسرافيل علیه السلام در آن ميدمد، كه دميدن اول براي ميراندن زندگان و دميدن دوم براي احياي مجدد آنهاست. مراد در اينجا دميدن دوم است. ابنكثير ميگويد: «درحقيقت سه نفخه (دميدن) است، نفخهاول؛ براي ايجاد هول و هراس از قيام قيامت، نفخه دوم؛ براي هلاك ساختن خلق و نفخه سوم؛ نفخه برخاستن براي حضور در پيشگاه ربالعالمين است» «داناي غيب و شهود است» خداي سبحان داناست به هر آنچه كه نهان است و هر آنچه كه پيداست «و اوست حكيم» يعني: فرزانه استواركار در تمام آنچه كه از وي سرميزند، از جمله در زنده ساختن و ميراندن «آگاه» است به همه چيز، از جمله به حساب و جزا.
🌱✏وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَاماً آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ (74)
🌷📌«و ياد كن هنگامي را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت» ابراهيم ابوالانبيا، دهمينفرد از اولاد «سام» جد بزرگ اعراب است كه در شهر «اور» (يعني نور) از سرزمين «كلدان» كه هماكنون بهنام «اورفه» معروف است و در جنوب تركيه درمجاورت مرز سوريه واقع شده، به دنيا آمد. به قولي: نام پدر ابراهيم، «تارح» بود، به قوليديگر: پدرش دو نام داشت: آزر و تارح. آري! ابراهيم به پدرش گفت: «آيا بتان را به خدايي ميگيري؟» و آنها را ميپرستي؟ در حالي كه آنها شايسته الوهيت نيستند؟ اين استفهام، توبيخي است «همانا من تو و قومت را» كه باتو در پرستش بتان موافقند «در گمراهياي آشكاري ميبينم» از راه حق و حقيقت.آري! كدامين گمراهي آشكارتر و بزرگتر از گرفتن غير خداوند جلّ جلاله به خدايي است؟.
❄📌وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ (75)
🌻📍«و اينگونه، ملكوت آسمانها و زمين را» يعني: آنچه كه در آنها از آفرينش وعظمت و قدرت و فرمانروايي است «به ابراهيم نمايانديم» نري: نمايانديم و نشان داديم. آري! چنان بود كه آزر و قومش؛ بتان، ستارگان، خورشيد و مهتاب را ميپرستيدند پس خداي عزوجل خواست تا آنها را به اشتباهشان متوجه گرداند لذا با نماياندن گستره فرمانروايي خويش بر ابراهيم علیه السلام، زمينه احتجاج وي را بر قومش فراهم گردانيد.⬇
🌼📍 به قولي: حق تعالي گستره ملك و فرمانروايي عظيم خود در پهناي آسمانها و زمين را به ابراهيم علیه السلام بدانسان نمايان و مكشوف ساخت كه او از بالا بهسوي عرش و از پايين بهسوي فروترين طبقات زمين نگريست. ابنكثير ميگويد: «محتمل است كه خداوند جلّ جلاله حجابها را از برابر بينايي حسي ابراهيم علیه السلام دور كرده باشد و بنابراين، او آنها را به چشم سر ديده باشد. همچنين احتمال دارد كه ابراهيم علیه السلام با بصيرت قلبي و بينش دروني خود، اين حقايق را ديده و دريافته باشد». به قوليديگر: ابراهيم علیه السلام فقط آنچه را كه خداوند متعال در اين آيه از ملكوت آسمانها و زمين حكايت كردهاست، مشاهده كرد «تا از جمله يقينكنندگان باشد» يعني: عجايب آفرينش و غرايب ملكوت خود را به ابراهيم علیه السلام نشان داديم تا او پيامبري برخوردار از علم و آگاهي بوده و علم وي از روي يقين باشد بهطوري كه نسبت به عظمت و قدرت حق تعالي بر همه چيز، ذره شكي در نهاد خود نداشته باشد.
🌿📍فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَباً قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ (76)
🌻✒«پس چون شب بر او پرده افگند» يعني: او را با تاريكي خويش پوشاند «او ستارهاي را ديد» نقل است كه ابراهيم علیه السلام ستاره مشتري، يا زهره را ديد «گفت: اين پروردگار من است» درباره اين سخن ابراهيم علیه السلام و ساير سخنان وي در اينباب ـ كه در دو آيه بعدي ميآيد ـ ميان مفسران دو نظر وجود دارد؛ يك نظر ايناست كه: ابراهيم علیه السلام اين سخنان را هنگامي گفت كه در دوره طفوليت خويشبهسر ميبرد و داراي بينش آنچنان عميقي نبود. نظر دوم اين است كه: او اين سخنان را در مقام مناظره و بهمثابه حكايت از حال و اعتقادات آن بتپرستان ميگفت تا آنان را در حجت ملزم گرداند پس هدفش از طرح اين سخنان، اقامه حجت عليه قومش بود، نه اين كه به آنها باور داشته باشد. ابنكثير اين قول را كهسخنان ابراهيم علیه السلام در اين باب، در مقام مناظره بود، نه از روي تأمل و قناعتدروني وي؛ ترجيح داده است «پس چون افول كرد» يعني: چون آن ستاره غروب كرد «گفت» ابراهيم علیه السلام : بيگمان آنچه غروب كند، خدا نيست زيرا خدا؛ زنده، پاينده و تدبيركننده امور آسمانها و زمين ميباشد پس «من افولكنندگان را» يعني: خداياني را كه غروب ميكنند «دوست ندارم».
🌺↙فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغاً قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ (77)
🌻📌«پس چون ماه را تابان ديد» يعني: طلوعكنان ديد «گفت: اين است پروردگار من! آنگاه چون افول كرد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدايت نكند» بهسوي راه و روشحق «قطعا از گروه گمراهان ميشوم» يعني: از كساني ميشوم كه به حق راه نيافته و بر خود ستم ميكنند و خود را از بهره خير خويش، محروم ميگردانند. بدينسان، ابراهيم علیه السلام به قومش فهماند كه هر كس ماه را به خدايي بگيرد؛ گمراه است. و چرا ابراهيم علیه السلام به افول استدلال كرد نه به طلوع؟ زيرا استدلال به افول، بر بطلان الوهيت آن چيز افول كننده، دلالتكنندهتر است.
🌳↩فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ (78)
🌹📍«پس چون خورشيد را طلوعكرده ديد، گفت: اين پروردگار من است» زيرا «اين بزرگتر است» از ستارگان و مهتاب لذا اين سزاوارتر به آن است كه خدا باشد «وچون افول كرد، گفت: اي قوم من! هرآينه من از آنچه شريك مقرر ميكنيد بيزارم» يعني: از اجرام فلكياي كه آنها را شركاي خدا قرار داده و به پرستش آنها ميپردازيد، بيزار و بركنارم. ابراهيم علیه السلام اين سخن را هنگامي گفت كه برايش روشن شد كه اين پديدهها آفريدگاني هستند كه به رساندن نفع و دفع زياني قادر نميباشند و هيچ يك آنها هم خداي هستي نيستند، بهدليل اين كه افول ميكنند. يا ابراهيم علیه السلام از باب مناظره، قوم خود را قدمبهقدم با شيوه حكيمانه و منطقي، بهسوي اين باور رهنموني كرد كه اعتقاداتشان، هيچ پشتوانهاي از دليل و برهان ندارد.
🌺📌إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفاً وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (79)
🌿📍«همانا من روي خود را» يعني: تمام و كليت وجود و شخصيت و عبادت خود را «بهسوي كسي گردانيدم كه آسمانها و زمين را آفريده است» و آنها را از كتم عدم پديد آورده است «در حاليكه حنيف هستم» يعني: گراينده هستم از همه ادياني كه چيزي از خلق خدا جلّ جلاله را با وي شريك مي آورند به سوي دين حق، پاكدين و پاكدل هستم «و از مشركان نيستم» كه چيزي از خلق خداوند جلّ جلاله را با وي شريك گردانم.
🌹✏وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَن يَشَاءَ رَبِّي شَيْئاً وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ (80)
🌼↙از دلايلي كه تأييد ميكند؛ ابراهيم علیه السلام اين سخنان را در مقام مناظره با قوم خود گفت، نه از سر تأمل و گرايش به الوهيت اين پديدهها؛ اين فرموده خداوند متعال است: «و قومش با او محاجه كردند» يعني: با او در امر توحيد ستيزه و مجادله كردند، همان توحيد خالصانهاي كه او به آن رسيده بود پس خواستند تا او را به صحت و درستي پرستش خدايان باطل قانع نموده و او را از زيان و خشم آن خدايان بترسانند «گفت: آيا با من درباره الله محاجه ميكنيد» يعني: در باره اينحقيقت روشن كه او از شريك و همتا منزه است «حال آن كه او مرا هدايت كرده است» بهسوي توحيد و يگانگي خويش درحالي كه شما ميخواهيد تا من در شرك و گمراهي و جهالت و عدم هدايت، همانند شما باشم؟ «و من از آنچه شريك او ميسازيد، بيمي ندارم»⬇
🌼↩ يعني: من از آنچه كه خود مخلوقي از مخلوقات خداست ـ چون سنگي كه نه زياني ميرساند و نه نفعي ـ هيچ بيمي ندارم «مگر آن كه پروردگارم چيزي» از زيان برايم «اراده كند» دربرابر گناهي كه مرتكب گرديده باشم، كه در اين هنگام فرمان از آن اوست و در اين صورت، اين زيان از سوي اوست نه از سوي معبودات باطل شما «و علم پروردگار من به هر چيزي احاطه يافته است» و به همهچيز فراگير است پس اگر فرود آوردن شري را بر من اراده كند، آن شر، خواهناخواه به من ميرسد «پس آيا پند نميگيريد» و متذكر نميشويد تا ميان توانا و ناتوان تمييز دهيد؟.
🌺📌وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَاناً فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (81)
🌷↩«و چگونه از آنچه شريك خدا ميگردانيد، بترسم درحاليكه شما از آن كه براي خداوند چيزي را شريك ساختهايد كه هيچ دليلي بر آن بر شما فرونفرستادهاست، نميهراسيد؟» يعني: چگونه از آنچه كه نه زيان ميرساند و نه سود، نه ميآفريند و نه روزي ميدهد، بترسم حال آن كه شما از شريك آوردن به خداي لاشريك نميترسيد، با آن كه او زيانرسان و نفعرسان و آفريننده و روزيدهنده است و از سوي ديگر، او هيچ حجت و دليلي هم بر اين شرك بر شما نازل نكرده كه به آن استدلال و احتجاج كنيد «پس كدام يك از ما دو گروه به امن» و امان از عذاب «سزاوارتر است؟» گروه مؤمنان به خداي قوي قادر و كافران به بت ناتوان، يا گروه مؤمنان به بت ناتوان و كافران به خداي قوي قادر؟ آري! به من خبر دهيد كه كدام يك از اين دو گروه، به امن و امان و عدم ترس و بيم سزاوارتر است «اگر ميدانيد» و برهانهاي راستين را شناخته و آنها را از شبهههاي نادرست و باطل تمييز ميدهيد؟.
🌴↙سپس ابراهيم علیه السلام خود به اين سؤال چنين پاسخ داد:⬇
🌸📌الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ (82)
«كساني كه ايمان آوردند و ايمان خود را به ظلم نيالودند، آن گروه ايشان راست ايمنيو ايشانند راهيافتگان» يعني: ايشان از كساني كه شرك آوردهاند، به ايمن بودن سزاوارترند. معناي: (وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ ) اين است كه: ايشان ايمانشان را بهشرك نيالودند زيرا مراد از ظلم در اينجا، شرك است.
❄↙از ابنمسعود رضی الله عنه روايت شدهاست كه فرمود: چون آيه كريمه نازل شد، اين حكم بر اصحاب رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم دشوار آمد و گفتند: كدام يك از ما بر نفس خود ظلم نميكند؟ اگر كار چنان باشد كه همه ما از ايمني بيبهره باشيم، در اين صورت همه بيچاره گشتهايم؟ همان بود كه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در حديث شريف فرمودند: «معناي آيهكريمه چنان نيست كه شما ميپنداريد بلكه چنان است كه لقمان به فرزندش گفت: فرزندم! به خدا شريك نياور زيرا بيگمان شرك ظلمي است عظيم». يعني: مراد از ظلم در اين آيه، شرك است.
*(سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِيمِ».بخارى:7563)*
::::::::::::::::::::::::::::
*✍ان شاءالله ادامه دارد......👉🏻*
*📚تفسير انوار قرآن سوره انعام از آیه شریفه (72تا82)نوشته:عبدالرووف مخلص📚*
*(تنظیم و نشر مسافر)*
*📱اشتراک؛+639380261426📲*
*گروه وکانال.بیاناتی فرهنگ اسلامی*
*https://t.me/gmohammaade*
*کتابخانه؛*
*http://t.me/Kittab_khanhe_islamic*
*فیسبوک*
*www.facebook.com/groups/870295356372685/*
*صفحه*
*www.facebook.com/muosafer*
*وبسایت؛*
*http://gmohammade.blogfa.com*
💐✅💐✅💐✅💐✅💐
موضوعات مرتبط: تفسیر قرآن کریم با تنظیم و نشر مسافر
آداب قاضی
کسى که براى پیروزى فرمان خدا بجنگد مجاهد فى سبیل الله مىباشد
اجر و ثواب کمک به مجاهدینى که در راه خدا جهاد مىکنند،
عید سعید قربان بر تمام مسلمین جهان مبارک باد.1402/4/8
پیام تبریکی مناسبت عید سعید قربان مدیریت بیاناتی فرهنگ اسلامی
تفسیر سورة الروم قسمت 3 از آیه شریفه 14تا19
تفسیر سورة الروم قسمت 2 از آیه شریفه 8تا13
تفسیر سورة الروم قسمت 1 از آیه شریفه 1تا7
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 17 از آیه شریفه 67تا69
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 16 از آیه شریفه 62تا66
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 15 از آیه شریفه 56تا61
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 14 از آیه شریفه 51تا55
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 13 از آیه شریفه 48تا50
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 12 از آیه شریفه 46تا47
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 11 از آیه شریفه 43تا45
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 10 از آیه شریفه 40تا42
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 9 از آیه شریفه 34تا39
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 8 از آیه شریفه 29تا33
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 7 از آیه شریفه 24تا28
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 6 از آیه شریفه 20تا21







