بیاناتی فرهنگ اسلامی

به صفحه اصلی سایت بیاناتی فرهنگ اسلامی اهل سنت و الجماعت خوش آمدید.

تفسیر سوره یوسف  قسمت 3 از آیه شریفه 11تا17

مسافر.
بیاناتی فرهنگ اسلامی به صفحه اصلی سایت بیاناتی فرهنگ اسلامی اهل سنت و الجماعت خوش آمدید.

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز


لطفا از تمام مطالب دیدن فرماییدجزاک الله خیرا.

تفسیر سوره یوسف  قسمت 3 از آیه شریفه 11تا17

*🏳✍🏻تفسیر سوره یوسف  قسمت(3️⃣) از آیه شریفه (11تا17)*🌹✅

*📌سوره یوسف  مکی است،ودارای 111 آیه میباشد💐*

*🌼✍🏻أَعُوْذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيْم🌿ِ*

*✒از شيطان رانده شده به الله پناه میبرم.💐*

*📝‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ💧*

*📖✒️به نام الله بی اندازه مهربان نهایت بارحم 💐✅*

*📝آخرین  سخن درس دوم تا اینجا بود که،گوينده‌اي‌ از ميانشان‌ گفت‌» به‌ قولي: او «يهوذا» بود «يوسف‌ را نكشيد بلكه‌ او را در نهانگاه‌ چاه‌ بيندازيد» غيابت‌ الجب: در قعر چاه‌ بيندازيد كه‌ ديدگان‌ بر وي ‌نيفتد. و اين‌ چاه‌ در سرزمين‌ بيت‌المقدس‌ بود «تا برخي‌ از مسافران‌ او را برگيرند» آن‌گاه‌ او را با خود به‌ سرزميني‌ گم‌وگور ببرند، به‌ طوري‌كه‌ از چشم‌ پدر و از ديد آشنايان‌ پنهان‌ و گمنام‌ بماند «اگر كننده‌ايد» يعني: اگر در كار يوسف‌علیه السلام  به‌ اين‌ مشورت‌ من‌ عمل‌ مي‌كنيد. طرح‌ اين‌ توطئه‌ از سوي‌ برادران‌ يوسف‌علیه السلام  دليل ‌بر آن‌ است‌ كه‌ آنان‌ «نبي‌» نبوده‌اند. محمدبن‌ اسحق‌ در تأييد اين‌ نظر كه‌ برادران ‌يوسف‌علیه السلام  نبي‌ نبوده‌اند، مي‌گويد: «آنان‌ بر كاري‌ بزرگ‌ همداستان‌ شدند، كاري‌ كه‌ قطع‌ رحم، عقوق‌ و نافرماني‌ پدر، قلت‌ رأفت‌ و رحم‌ بر طفلي‌ كوچك‌ و بي‌گناه‌ و جدايي‌ افگندن‌ ميان‌ او و پدر محبوب، كهنسال‌ و قابل‌ رعايتش‌ را همه ‌يكجا گرد آورده‌ بود ـ خداوند جلّ جلاله  بر ايشان‌ بيامرزد». ابن‌كثير نيز مي‌گويد: «بدان‌كه‌ بر نبوت‌ برادران‌ يوسف‌علیه السلام  هيچ‌ دليلي‌ وجود ندارد».🔎✅*

*https://t.me/joinchat/AAAAAFGU51eRVxgg84tDqA*

*https://chat.whatsapp.com/BlzTErExuBB9pUfnbYJf7N*

*https://t.me/gmohammaade*

*https://chat.whatsapp.com/KlKaObN3vfA1W4GlDHQKUO*

💧📌قَالُواْ يَا أَبَانَا مَا لَكَ لاَ تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ ‏(11)

🌺✒و آن‌گاه‌ كه‌ بر افگندن‌ وي‌ در چاه‌ همداستان‌ شدند، نزد پدر رفتند و «گفتند: اي ‌پدر! تو را چه‌ شده‌ است‌ كه‌ ما را بر يوسف‌ امين‌ نمي‌داني‌» يعقوب‌علیه السلام  به‌خاطر علاقه ‌فراواني‌ كه‌ به‌ يوسف‌علیه السلام  داشت، بر وي‌ سنگين‌ بود كه‌ او را با برادرانش‌ بفرستد و شايد اين‌ خود از ترسي‌ ناشي‌ مي‌شد كه‌ از جانب‌ آنان‌ بر جان‌ وي‌ داشت‌. گويي ‌آنان‌ قبلا نيز از يعقوب‌علیه السلام  خواهان‌ بيرون‌ آمدن‌ يوسف‌علیه السلام  با خودشان‌ شده‌ بودند، اما او نپذيرفته‌ بود. پس‌ حالا با آن‌ پيشينه‌اي‌ كه‌ از موضوع‌ داشتند، اين‌ سؤال‌ را از وي‌ كردند و افزودند: «در حالي‌ كه‌ ما خيرخواه‌ او هستيم‌» و در حفظ و نگهداري‌اش‌ مي‌كوشيم‌ تا او را به‌ سلامت‌ و عافيت‌ نزد تو برگردانيم‌؟.

💐✏أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَداً يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ‏(12)

🌹✒«فردا او را همراه‌ ما بفرست‌ تا بگردد» و بخرامد در چمن‌ها، سرگرم‌ شود و ميوه‌ بخورد «و بازي‌ كند» از بازيهاي‌ مباحي‌ كه‌ فقط براي‌ شادماني‌ و سرگرمي‌ است‌ «و ما به‌ خوبي‌ او را نگهبانيم‌» از اين‌كه‌ به‌ وي‌ آسيبي‌ برسد.

🌺✒قَالَ إِنِّي لَيَحْزُنُنِي أَن تَذْهَبُواْ بِهِ وَأَخَافُ أَن يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ ‏(13)

🌼↙يعقوب‌علیه السلام  «گفت: اين‌كه‌ او را ببريد، سخت‌ مرا اندوهگين‌ مي‌كند» به‌ اين‌ ترتيب، به‌ ايشان‌ خبر داد كه‌ از فرط محبتي‌ كه‌ به‌ يوسف‌علیه السلام  دارد و از بيم‌ و نگراني‌اي‌ كه‌ برجان‌ وي‌ احساس‌ مي‌كند، از غيبت‌ وي‌ غمگين‌ مي‌شود «و مي‌ترسم‌ از آن‌كه‌ گرگ ‌او را بخورد و شما از او غافل‌ باشيد» به‌سبب‌ مشغول‌ بودنتان‌ به‌ گردش‌ و بازي، يا به‌سبب‌ عدم‌ اهتمام‌ و عنايتتان‌ به‌ حفظ و نگه‌داري‌اش‌. به‌ قولي: يعقوب‌علیه السلام  اين‌سخن‌ را از بيم‌ و نگراني‌اي‌ كه‌ از ناحيه‌ خود آنان‌ بر جان‌ يوسف‌علیه السلام  داشت‌ گفت‌ ودر واقع‌ اين‌ جمله‌ كه: (مي‌ترسم‌ او را گرگ‌ بخورد)، يك‌ تعبير كنايي‌ بيش‌نبود ـ پس‌ مقصود او از«گرگ‌»، خود برادران‌ بودند. به‌ قولي‌ ديگر: آن ‌سرزمين، سرزميني‌ گرگ‌ خيز بود پس‌ اين‌ تعبير به‌ معناي‌ حقيقي‌ خود است‌.

🌿↙قَالُواْ لَئِنْ أَكَلَهُ الذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذاً لَّخَاسِرُونَ ‏(14)

🌺✒«گفتند: اگر گرگ‌ او را بخورد، با اين‌كه‌ ما گروهي‌ نيرومند هستيم‌» و بر دفع‌ گرگ ‌تواناييم‌ «در آن‌ صورت‌ ما قطعا زيانكار خواهيم‌ بود» لخاسرون: اگر بر ساده‌ترين‌ كار كه‌ نگه‌داري‌ از يك‌ پسربچه‌ است‌ قادر نباشيم، در آن‌ صورت، از فرط ضعف‌ و عجز مردمي‌ بي‌مقدار و نابود شونده‌ خواهيم‌ بود لذا شرط به‌سبب‌ انتفاي‌ مشروط منتفي‌ است، يعني: ما آن‌ قدر بي‌عرضه‌ نيستيم‌ كه‌ گرگ‌ او را از نزد ما بربايد.

🌺📍فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ ‏(15)

🌷↩«پس‌ وقتي‌ او را بردند» از نزد يعقوب‌علیه السلام  «و همداستان‌ شدند» و عزم‌ خود را با هم‌ جزم‌ كردند; «كه‌ او را در نهانگاه‌ چاه‌ بگذارند» چنين‌ كردند. تفسير «غيابه‌ الجب‌» در آيه‌ (10) گذشت‌ «و به‌ سوي‌ او» يعني: به‌سوي‌ يوسف‌ علیه السلام «وحي‌ كرديم‌» به‌ منظور برطرف‌ كردن‌ وحشت‌ وي‌ و آرامش‌ دادن‌ به‌ وي‌ چرا كه ‌او پسر بچه‌ خردسالي‌ بود كه‌ ده‌ مرد جفاجو ـ آن‌ هم‌ از برادرانش‌ ـ با دلهاي‌ سختي‌ كه‌ از رحم‌ و عاطفه‌ بيگانه‌ شده‌ و مهر و رأفت‌ از آنها رخت‌ بربسته‌ بود، بر وي‌ تاخت‌ آورده‌ بودند تا هر طوري‌ شده‌ او را از سر راه‌ خود بردارند. آري‌! به‌او وحي‌ كرديم‌ «كه‌ قطعا آنان‌ را از اين‌ كارشان‌ با خبر خواهي‌ ساخت‌»⬇

🌷📌 يعني: سرانجام، بعد از نجات‌ خويش‌ برادرانت‌ را از چون‌ و چند اين‌ توطئه‌اي‌ كه‌ در حق‌ تو سازمان‌ دادند، با خبر و آگاه‌ خواهي‌ نمود. چنان‌كه‌ در آيه‌ (89) سخنان ‌يوسف‌علیه السلام  خطاب‌ به‌ برادرانش‌ هنگامي‌ كه‌ ايشان‌ براي‌ خريد آذوقه‌ نزد وي‌ به‌ مصر مي‌روند، مطرح‌ مي‌شود، بعد از آن‌كه‌ او ديگر يوسف‌علیه السلام  گم‌گشته‌ در نهانگاه‌ چاه‌ نيست‌ بلكه‌ متولي‌ تمام‌ گنجينه‌هاي‌ مصر است‌. ⬇

🌷↙آري‌! آنان‌ را آگاه‌ خواهي‌ ساخت ‌«در حالي‌ كه‌ نمي‌دانند» ابن‌عباس‌ رضی الله عنه در تفسير آن‌ مي‌گويد: «به‌ زودي‌ آنهارا ازاين‌ كاري‌ كه‌ با تو كردند، درحالي‌ آگاه‌ خواهي‌ ساخت‌ كه‌ تو را نمي‌شناسند زيرا اصلا به‌ خيال‌ آنها هم‌ نمي‌رسد كه‌ روزي‌ با تو در مسند پادشاهي‌ روبرو شوند». در روايات‌ آمده‌ است: برادران‌ بعد از آن‌كه‌ يوسف‌علیه السلام  را زدند و به‌ وي‌ اهانت ‌كردند، پيراهنش‌ را از تنش‌ بيرون‌ كشيده‌ سپس‌ او را در دلو چاه‌ گذاشتند و چون ‌دلو به‌ نيمه‌ چاه‌ رسيد، او را همان‌گونه‌ با دلو در چاه‌ افگندند تا بميرد. يوسف‌علیه السلام  در آب‌ افتاد، سپس‌ به‌ صخره‌اي‌ پناه‌ برد، در اين‌ هنگام‌ بر او بانگ‌ زدند، او به‌ گمان‌ اين‌كه‌ دلشان‌ به‌ حال‌ وي‌ سوخته‌ است‌ و نسبت‌ به‌ وي‌ بر سر رحم‌ و شفقت ‌آمده‌اند، پاسخ‌ داد، اما قضيه‌ بر عكس‌ بود زيرا آنان‌ خواستند تا صخره‌اي‌ را بروي‌ بيندازند كه‌ پاك‌ نابودش‌ كند، اما يهوذا ايشان‌ را از اين‌ كار بازداشت‌. نسفي ‌مي‌گويد: «خداوند جلّ جلاله  به‌ يوسف‌ در كودكي‌ وحي‌ فرستاد چنان‌كه‌ به‌ يحيي‌ و عيسي‌: در كودكي‌ وحي‌ فرستاد».

🌼↙وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاء يَبْكُونَ ‏(16)

💐↩«و شامگاهان‌ گريان‌ نزد پدر خود آمدند» يعني: در تاريكي‌ شب‌ با گريه‌هاي‌ ساختگي‌ نزد يعقوب‌علیه السلام  آمدند تا اين‌ گريه‌ها را پشتوانه‌ دروغ‌ خود ساخته‌ غدر و نيرنگ‌ خويش‌ را رونق‌ دهند و نقابي‌ از تزوير بر روي‌ آن‌ بپوشانند. اعمش ‌مي‌گويد: «بعد از آگاهي‌ از داستان‌ برادران‌ يوسف‌علیه السلام ، هيچ‌ شخص‌ گرياني‌ راتصديق‌ نكن‌».

❄📌قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لِّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ ‏(17)

🌱✏«گفتند: اي‌ پدر! ما رفتيم‌ كه‌ مسابقه‌ دهيم‌» يعني: مسابقه‌ دويدن، يا مسابقه‌ اسب ‌سواري، يا مسابقه‌ تيراندازي‌. ازهري‌ مي‌گويد:«نضال‌» مسابقه‌ تيراندازي، و«رهان‌» مسابقه‌ اسب‌ سواري‌ است‌ و كلمه ‌«نستبق‌» جامع‌ هر دو معني‌ است‌. گفتني‌ است‌ كه‌ هدف‌ از آن‌ مسابقه، تمرين‌ و آموزش‌ مهارتهاي‌ جنگي‌ بوده‌ است ‌«و يوسف‌ را پيش‌ كالاي‌ خود گذاشته‌ بوديم‌» تا از آنها حفاظت‌ كند «آن‌گاه‌ گرگ‌ او را خورد ولي‌ تو باوردارنده‌ ما نيستي‌» در اين‌ عذري‌ كه‌ پيش‌ آورديم، به‌ علت‌ اين‌كه‌ مادر قلب‌ و نهانت‌ متهم‌ هستيم‌ و به‌ سبب‌ محبت‌ وافري‌ كه‌ به‌ يوسف‌علیه السلام  داري ‌«هر چند» در نزد تو، يا در واقع‌ امر «راستگو باشيم‌».

[][][][][][][][][][][][][][][][][][][][]

*💧📍(دعاء برای هر حاجتی )حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ‏ (سوره توبه 129)(تفسیر انوار القرآن )روايت‌ ابوالدرداء رض«صبح‌ و شام‌، هر کس هفت‌بار بخواند :خداي‌ عزوجل‌ هر مهمي‌ را از وي‌ كفايت‌ و هر حاجتي‌ را برايش‌ برآورده ‌مي‌كند🌼*

*🌹✍🏼(دعای هنگام غم و اندوه)«لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ الْعَظِيمُ الْحَلِيمُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّاللَّهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ رَبُّ السَّمَوَاتِ وَرَبُّ الأَرْضِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ»(مسلم/2730)*

*💧✍🏻(سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِيمِ».بخارى:7563)*

*🏳✒️(بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي لَا يَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَيْءٌ، فِي الْأَرْضِ، وَلَا فِي السَّمَاءِ، وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»صبح وشب3بار(ترمذی (۵/۱۲۳)*

::::::::::::::::::::::::::::

*✍ان شاءالله ادامه دارد......👉🏻*

*📚تفسير انوار قرآن سوره یوسف  از آیه شریفه (11تا17)نوشته:استاد عبدالرووف مخلص📚*

*(تنظیم و نشر مسافر)*

*📱عضویت در گروه تفسیر القرآن(کلمه ) .اشتراک را به این ارسال نمایید؛+639380261426📲*

*گروه وکانال.بیاناتی فرهنگ اسلامی*

*⚠️🌏حذف آدرس گروها و کانالها دور از اخلاق اسلامی و بر خلاف قوانین رسانه‌ای می‌باشد🌍⚠️*

*https://t.me/gmohammaade*

*کتابخانه؛*

*https://t.me/joinchat/AAAAAFGU51eRVxgg84tDqA*

*فیسبوک*

*www.facebook.com/groups/870295356372685/*

*صفحه*

*www.facebook.com/muosafer*

*وبسایت؛*

*http://gmohammade.blogfa.com*

🌷💧🌼✅🌷✅💧✅🌺 🌼 🌷


موضوعات مرتبط: تفسیر  قرآن کریم با تنظیم و نشر مسافر

تاريخ : جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ | ۵:۷ ب.ظ | نویسنده : مسافر. |
آداب قاضی
کسى که براى پیروزى فرمان خدا بجنگد مجاهد فى سبیل الله مى‌باشد
اجر و ثواب کمک به مجاهدینى که در راه خدا جهاد مى‌کنند،
عید سعید قربان بر  تمام مسلمین جهان  مبارک باد.1402/4/8
پیام تبریکی مناسبت عید سعید قربان مدیریت بیاناتی فرهنگ اسلامی
تفسیر سورة الروم قسمت 3 از آیه شریفه 14تا19
تفسیر سورة الروم قسمت 2 از آیه شریفه 8تا13
تفسیر سورة الروم قسمت 1 از آیه شریفه 1تا7
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 17 از آیه شریفه 67تا69
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 16 از آیه شریفه 62تا66
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 15 از آیه شریفه 56تا61
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 14 از آیه شریفه 51تا55
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 13 از آیه شریفه 48تا50
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 12 از آیه شریفه 46تا47
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 11 از آیه شریفه 43تا45
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 10 از آیه شریفه 40تا42
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 9 از آیه شریفه 34تا39
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 8 از آیه شریفه 29تا33
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 7 از آیه شریفه 24تا28
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 6 از آیه شریفه 20تا21
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.