باب (1): خواندن نماز كسوف
باب (2): صدقه دادن هنگام كسوف
باب (3): فراخواندن براي نماز، هنگام خورشيد گرفتگي
باب (4): پناه جستن از عذاب قبر در نماز كسوف
باب (5): برگزاري نماز كسوف با جماعت
باب (6): آزاد كردن برده، هنگام كسوف آفتاب
باب (7): ذكر و ياد خداوند، هنگام خورشيد گرفتگي
باب (8): خواندن قرائت با آواز بلند در نماز كسوف
باب (1): خواندن نماز كسوف
554 ـ عَنْ أَبِي بَكْرَةَ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ فَانْكَسَفَتِ الشَّمْسُ، فَقَامَ النَّبِيُّ يَجُرُّ رِدَاءَهُ حَتَّى دَخَلَ الْمَسْجِدَ، فَدَخَلْنَا، فَصَلَّى بِنَا رَكْعَتَيْنِ حَتَّى انْجَلَتِ الشَّمْسُ، فَقَالَ : «إِنَّ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لا يَنْكَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ، فَإِذَا رَأَيْتُمُوهُمَا فَصَلُّوا وَادْعُوا حَتَّى يُكْشَفَ مَا بِكُمْ». وَفِيْ رِوَايَةٍ عَنْهُ قَالَ: قَالَ : «وَلكِنَّ الله تَعَالى يُخَوِّفُ بِهِمَا عِبَادَهُ». (بخارى:1040و 1048)
ترجمه: ابوبكره ميگويد: نزد رسول الله بوديم كه خورشيد گرفتگي بوجود آمد. آنحضرت برخاست و در حالي كه گوشه لباسش به زمين كشيده مي شد، به مسجد رفت. ما نيز پشت سر ايشان، وارد مسجد شديم. و به امامت رسول الله دو ركعت نماز خوانديم تا اينكه خورشيد گرفتگي بر طرف شد. سپس، رسول الله فرمود: «خسوف و كسوف هرگز به خاطر مرگ كسي اتفاق نمي افتند. بنابر اين، هر وقت با آنها مواجه شديد، نماز بخوانيد و دعا كنيد تا اينكه گرفتگي آنها، برطرف شود». و در روايتي ديگر از ابوبكره آمده است كه آنحضرت فرمود: «خداوند به وسيله آنها بندگانش را ميترساند».
555 ـ وَفِيْ رِوَايَةٍ عَنِ الْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ قَالَ: كَسَفَتِ الشَّمْسُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ يَوْمَ مَاتَ إِبْرَاهِيمُ، فَقَالَ النَّاسُ: كَسَفَتِ الشَّمْسُ لِمَوْتِ إِبْرَاهِيمَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : «إِنَّ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لا يَنْكَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَلا لِحَيَاتِهِ، فَإِذَا رَأَيْتُمْ فَصَلُّوا وَادْعُوا اللَّهَ». (بخارى:1043)
ترجمه: مغيره بن شعبه ميگويد: روز وفات ابراهيم؛ (پسر رسول الله ) در زمان آنحضرت خورشيدگرفتگي رخ داد. مردم گفتند: خورشيد گرفتگي بخاطر مرگ پسر رسول الله اتفاق افتاده است. رسول الله فرمود: «خسوف و كسوف بخاطر مرگ يا زندگي كسي بوقوع نمي پيوندند. پس هرگاه، چنين حالتي هايي را ديديد، نماز بخوانيد و دعا كنيد».
باب (2): صدقه دادن هنگام كسوف
556 ـ وَفِيْ رِوَايَةٍ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ الله عَنْهَا قَالَتْ: خَسَفَتِ الشَّمْسُ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ فَصَلَّى رَسُولُ اللَّهِ بِالنَّاسِ ،فَقَامَ فَأَطَالَ الْقِيَامَ، ثُمَّ رَكَعَ فَأَطَالَ الرُّكُوعَ، ثُمَّ قَامَ فَأَطَالَ الْقِيَامَ، وَهُوَ دُونَ الْقِيَامِ الأَوَّلِ، ثُمَّ رَكَعَ فَأَطَالَ الرُّكُوعَ، وَهُوَ دُونَ الرُّكُوعِ الأَوَّلِ، ثُمَّ سَجَدَ فَأَطَالَ السُّجُودَ، ثُمَّ فَعَلَ فِي الرَّكْعَةِ الثَّانِيَةِ مِثْلَ مَا فَعَلَ فِي الأُولَى، ثُمَّ انْصَرَفَ وَقَدِ انْجَلَتِ الشَّمْسُ، فَخَطَبَ النَّاسَ، فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: «إِنَّ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ آيَتَانِ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لا يَخْسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ، وَلا لِحَيَاتِهِ، فَإِذَا رَأَيْتُمْ ذَلِكَ فَادْعُوا اللَّهَ وَكَبِّرُوا وَصَلُّوا وَتَصَدَّقُوا». ثُمَّ قَالَ: «يَا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ وَاللَّهِ مَا مِنْ أَحَدٍ أَغْيَرُ مِنَ اللَّهِ أَنْ يَزْنِيَ عَبْدُهُ أَوْ تَزْنِيَ أَمَتُهُ، يَا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ وَاللَّهِ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِكْتُمْ قَلِيلاً وَلبَكَيْتُمْ كَثِيرًا». (بخارى:1044)
ترجمه: ودر روايتي، عايشه رضي الله عنها ميگويد: در زمان رسول خدا خورشيد گرفتگي رخ داد. آنحضرت همراه مردم، نماز خواند و قيام و ركوع آنرا بسيار طولاني كرد. واز ركوع برخاست و دوباره تا دير وقت، قيام كرد، اما اندكي كمتر از قيام اول. و بعد به ركوع رفت اما اينبار ركوع را از ركوع قبلي، اندكي كوتاه تر گرفت. وسپس به سجده رفت وآنرا نيز طولاني كرد. در ركعت دوم نيز مانند ركعت اول، عمل كرد. و پس از اتمام نماز، خورشيد گرفتگي نيز برطرف شد. آنگاه به ايراد خطبه پرادخت و پس از حمد و ثناي خداوند، فرمود: «ماه و خورشيد دو نشانه از نشانه هاي (قدرت) الله هستند. و بخاطر مرگ و زندگي كسي، دچار گرفتگي نميشوند. پس هرگاه، چنين حالت هايي را ديديد، دعا كنيد، تكبير بگوييد، نماز بخوانيد و صدقه بدهيد». سپس، اضافه نمود: «اي امت محمد! بخدا سوگند! هرگاه، يكي از بندگان الله، خواه مرد يا زن، مرتكب زنا شود، غيرت هيچ كس، به اندازة غيرت خدا به جوش نميآيد. اي امت محمد! اگر آنچه را من ميدانم شما ميدانستيد، بسيار كم مي خنديديد و زياد گريه مي كرديد».
باب (3): فراخواندن براي نماز، هنگام خورشيد گرفتگي
557 ـ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَمْرٍو رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا قَالَ: لَمَّا كَسَفَتِ الشَّمْسُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ نُودِيَ: إِنَّ الصَّلاةَ جَامِعَةٌ. (بخارى:1045)
ترجمه: عبدالله بن عمرو رضي الله عنهما ميگويد: در زمان رسول الله ، هنگامي كه خورشيدگرفتگي رخ مي داد، ندا داده مي شد كه: نماز جماعت برگزار مي شود.
باب (4): پناه جستن از عذاب قبر در نماز كسوف
558 ـ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ الله عَنْهَا، زَوْجِ النَّبِيِّ : أَنَّ يَهُودِيَّةً جَاءَتْ تَسْأَلُهَا، فَقَالَتْ لَهَا: أَعَاذَكِ اللَّهُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ. فَسَأَلَتْ عَائِشَةُ رَضِي اللَّه عَنْهَا رَسُولَ اللَّهِ : أيُعَذَّبُ النَّاسُ في قُبُورِهم؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ عَائِذًا بِاللَّهِ مِنْ ذَلِكَ ثُمَّ ذَكَرَتْ حَدِيثَ الْكُسُوْفِ ثُمَّ قَالَتْ فِيْ آخِرِهِ: ثُمَّ أَمَرَهُمْ أَنْ يَتَعَوَّذُوا مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ. (بخارى:1049)
ترجمه: عايشه رضي الله عنها ميگويد: زني يهودي نزد من آمد و چيزي خواست و به من گفت: خداوند تو را از عذاب قبر، نجات دهد. عايشه رضي الله عنها ميگويد: از رسول الله پرسيدم: آيا مردم در قبر هايشان عذاب داده ميشوند؟ آنحضرت فرمود: «از عذاب قبر به خدا پناه مي برم». سپس عايشه رضي الله عنها حديث كسوف را ذكر نمود ودر پايان آن، فرمود: همچنين، رسول الله به مردم دستور داد تا در آن، از عذاب قبر پناه بخواهند.
باب (5): برگزاري نماز كسوف با جماعت
559 ـ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ الله عَنْهُمَا ذَكَرَ حَدِيْثَ الْكُسُوْفِ بِطُوْلِهِ ثُمَّ قَالَ: رَأَيْنَاكَ تَنَاوَلْتَ شَيْئًا فِي مَقَامِكَ، ثُمَّ رَأَيْنَاكَ كَعْكَعْتَ؟ فقَالَ: «إِنِّي رَأَيْتُ الْجَنَّةَ، فَتَنَاوَلْتُ عُنْقُودًا ،وَلَوْ أَصَبْتُهُ لأَكَلْتُمْ مِنْهُ مَا بَقِيَتِ الدُّنْيَا، وَأُرِيتُ النَّارَ، فَلَمْ أَرَ مَنْظَرًا كَالْيَوْمِ قَطُّ أَفْظَعَ، وَرَأَيْتُ أَكْثَرَ أَهْلِهَا النِّسَاءَ». قَالُوا: بِمَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «بِكُفْرِهِنَّ». قِيلَ: يَكْفُرْنَ بِاللَّهِ؟ قَالَ: «يَكْفُرْنَ الْعَشِيرَ، وَيَكْفُرْنَ الإِحْسَانَ، لَوْ أَحْسَنْتَ إِلَى إِحْدَاهُنَّ الدَّهْرَ كُلَّهُ، ثُمَّ رَأَتْ مِنْكَ شَيْئًا، قَالَتْ: مَا رَأَيْتُ مِنْكَ خَيْرًا قَطُّ». (بخارى:1052)
ترجمه: ابن عباس رضي الله عنهما بعد از نقل حديث كسوف بطور كامل، مي گويد: سپس، من گفتم: اي رسول خدا! ما مشاهده كرديم كه شما در نماز، در حالي كه سرجاي خود بوديد، چيزي را گرفتيد و بعد، عقب رفتيد. رسول الله فرمود: «بهشت را ديدم و خواستم خوشه انگوري بچينيم. اگر آن خوشه را بر ميگرفتم، شما تا پايان دنيا از آن، ميخورديد. همچنين دوزخ به من عرضه گرديد كه تاكنون، هيچگاه صحنه اي هولناكتر از آن، نديده بودم. و بيشترين دوزخيان را زنان، تشكيل مي دادند». گفتند: چرا يا رسول الله؟ فرمود: «زيرا آنان كفر و ناسپاسي ميكنند». پرسيدند: آيا به خدا كفر مي ورزند؟ آنحضرت فرمود: «از شوهرانشان ناسپاسي كرده، احسان آنان را فراموش ميكنند. اگر شما تمام عمر به ا و، نيكي كنيد، ولي يك بار ازشما، قصوري ببيند، مي گويد: هيچگاه از تو خيري نديدهام».
باب (6): آزاد كردن برده، هنگام كسوف آفتاب
560 ـ عَنْ أَسْمَاءَ رضي الله عنها قَالَتْ: لَقَدْ أَمَرَ النَّبِيُّ بِالْعَتَاقَةِ فِي كُسُوفِ الشَّمْسِ. (بخارى:1054)
ترجمه: اسماء ؛دختر ابو بكر رضي الله عنهما؛ ميگويد: رسول الله هنگام خورشيدگرفتگي، دستور مي داد (و تشويق مي كرد كه مردم) برده هاي خود را آزاد كنند.
باب (7): ذكر و ياد خداوند، هنگام خورشيد گرفتگي
561 ـ عَنْ أَبِي مُوسَى قَالَ: خَسَفَتِ الشَّمْسُ، فَقَامَ النَّبِيُّ فَزِعًا، يَخْشَى أَنْ تَكُونَ السَّاعَةُ، فَأَتَى الْمَسْجِدَ، فَصَلَّى بِأَطْوَلِ قِيَامٍ وَرُكُوعٍ وَسُجُودٍ رَأَيْتُهُ قَطُّ يَفْعَلُهُ، وَقَالَ: «هَذِهِ الآيَاتُ الَّتِي يُرْسِلُ اللَّهُ، لا تَكُونُ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَلا لِحَيَاتِهِ، وَلَكِنْ يخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ فَإِذَا رَأَيْتُمْ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ، فَافْزَعُوا إِلَى ذِكْرِهِ وَدُعَائِهِ وَاسْتِغْفَارِهِ». (بخارى:1059)
ترجمه: ابوموسي اَشعري ميگويد: روزي، خورشيد گرفتگي رخ داد. رسول الله از ترس اينكه مبادا قيامت رسيده باشد، سراسيمه برخاست، به مسجد رفت و طولانيترين نمازي را كه من تا كنون از ايشان ديده ام، خواند و فرمود: «اين نشانه هايي كه خداوند مي فرستد بخاطر زندگي و مرگ كسي نيست. بلكه خداوند با چنين پديده هايي بندگانش را ميترساند. هرگاه چنين چيزي را مشاهده كرديد، به ياد الله، مشغول شويد و به نماز و توبه روي آوريد».
باب (8): خواندن قرائت با آواز بلند در نماز كسوف
562 ـ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّه عَنْهَا قَالَتْ: جَهَرَ النَّبِيُّ فِي صَلاةِ الْخُسُوفِ بِقِرَاءَتِهِ، فَإِذَا فَرَغَ مِنْ قِرَاءَتِهِ كَبَّرَ فَرَكَعَ، وَإِذَا رَفَعَ مِنَ الرَّكْعَةِ قَالَ: «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ». ثُمَّ يُعَاوِدُ الْقِرَاءَةَ فِي صَلاةِ الْكُسُوفِ، أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ فِي رَكْعَتَيْنِ وَأَرْبَعَ سَجَدَاتٍ. (بخارى: 1065)
ترجمه: عايشه رضي الله عنها ميگويد: رسول الله نماز كسوف را با صداي بلند ميخواند. سپس، تكبير مي گفت و به ركوع مي رفت. بعد، از ركوع برمي خاست و «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ» مي گفت و دوباره، قرائت را اعاده مي نمود و ركوع مي كرد. بدين ترتيب در دو ركعت نماز كسوف، چهار ركوع و چهار سجده، انجام مي داد.
موضوعات مرتبط: 16 ـ كتاب كسوف (خورشيد گرفتگي) ، أحاديث مختصر صحیح بخاری
آداب قاضی
کسى که براى پیروزى فرمان خدا بجنگد مجاهد فى سبیل الله مىباشد
اجر و ثواب کمک به مجاهدینى که در راه خدا جهاد مىکنند،
عید سعید قربان بر تمام مسلمین جهان مبارک باد.1402/4/8
پیام تبریکی مناسبت عید سعید قربان مدیریت بیاناتی فرهنگ اسلامی
تفسیر سورة الروم قسمت 3 از آیه شریفه 14تا19
تفسیر سورة الروم قسمت 2 از آیه شریفه 8تا13
تفسیر سورة الروم قسمت 1 از آیه شریفه 1تا7
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 17 از آیه شریفه 67تا69
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 16 از آیه شریفه 62تا66
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 15 از آیه شریفه 56تا61
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 14 از آیه شریفه 51تا55
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 13 از آیه شریفه 48تا50
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 12 از آیه شریفه 46تا47
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 11 از آیه شریفه 43تا45
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 10 از آیه شریفه 40تا42
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 9 از آیه شریفه 34تا39
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 8 از آیه شریفه 29تا33
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 7 از آیه شریفه 24تا28
تفسیر سورة العنكبوت قسمت 6 از آیه شریفه 20تا21







